2024-02-29 12:17:55
#part1411
پرستار با شنیدن جمله ای که ارسلان برایش ترجمه کرد سر تکان داد
_ لذلك بطبيعة الحال، ليس هناك ما يدعو للقلق. تأكد من رؤية طبيب أمراض النساء في وقت لاحق اعتني بهم، إنه وقت صعب وبعد أشهر يعود الجسم إلى طبيعته استريحي، وتناولي طعاماً صحياً، ولا تعانقي الطفل، ويفضل ألا تقومي من السرير اليوم
(پس طبیعیه ، جای نگرانی نیست.
بعدا حتما به دکتر زنان مراجعه کنن
مراقبشون باشید ، دوران سختیه
بعد از ماه ها بدن داره به حالت عادی برمیگرده
استراحت کنن ، غذای مقوی بخورن ، بچه رو بلند نکنن و ترجیحا امروز از روی تخت بلندنشن)
آلپارسلان سری تکان داد و زن با لبخند سمت در رفت
_اعرفي قيمتها، إذ تمر بعام مليء بالتحديات لتلد طفلك! من الحمل والولادة إلى الشفاء بعد ذلك!
(قدرش رو بدونید ، بخاطر به دنیا آوردن بچهی شما یک سال چالش برانگیز رو پشت سر گذاشتن! از حاملگی و زایمان تا ریکاوری و بهبودی بعدش!)
دلارای با شنیدن صدای نقنق های هاوژین سرش را بلند کرد و دخترک را سمت خودش کشید
صدایش گرفته بود
_ چی گفت؟
ارسلان به هاوژینِ اخمو لبخند زد
_ گفت وقتی حالتو دیده فکر کرده تیر خوردی
باورش نمیشد بخاطر همچین موضوعی افتادی رو تخت
دلارای بی حال پوزخند زد و ارسلان جلو آمد و دست هایش را سمت هاوژین دراز کرد
_ بیا بغل من پدرسوخته
12.9K views09:17