Get Mystery Box with random crypto!

دلارای vip

Logo del canale telegramma soklat - دلارای vip
Argomenti dal canale:
Part
Indirizzo del canale: @soklat
Categorie: Uncategorized
Lingua: Italiano
Abbonati: 26.33K
Descrizione dal canale

کانال به نویسنده اصلی منتقل شد
هرگونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


Gli ultimi messaggi 7

2024-01-13 12:56:57 کانال vip ماتیک
https://t.me/matik_vip
کسایی که میخوندن عضوشن ادامشو گذاشتم
13.0K views09:56
Aprire / Come
2024-01-13 12:56:41 #part1394

ارسلان دود را بیرون فرستاد و همانطور که با یک دست سیگار را بالا نگه داشته بود ، دست دیگرش را میان تارهای موی دخترک چرخاند

بی اعصاب پچ زد

_ رید به موهات زنیکه احمق

دلارای آرام قفسه سینه‌ی برهنه اش را نوازش کرد

_ بلند میشه

ارسلان سیگار را به لبش چسباند و زمزمه کرد

_ میگم یکی بیاد درستش کنه
کج کوتاه کرده

دلارای کمرنگ لبخند زد

ارسلان بی مقدمه پرسید

_ چطور اینجارو پیدا کردی؟

متوجه منظورش نشد

_ کجارو؟

_ دبی! کلاب من

دلارای بهت زده جواب داد

_ نمی‌دونستم مال توئه
فقط یکی بهم پیشنهاد داد به جای فروختن کلیه بیام اینجا

ارسلان زیرلب غر زد

_ غلط کرد

پارت های بعدی دلارای
https://t.me/soklat/7423
13.1K viewsedited  09:56
Aprire / Come
2024-01-13 12:56:40 #part1393

موهایش را چنگ زد و سرش را بالا کشید

اینبار او بود که با خشونت لب های مردانه اش را می‌بوسید تا نفس کم بیاورد

ته ریش روی گونه هایش را نوازش ‌کرد و بوی تنش را نفس کشید

آنقدر دلتنگ این مرد بود که انگار با هربار بوسیدنش حفره ای در قلبش پر میشد!

چطور نفهمیده بود تا این اندازه وابسته اش است؟

چطور تا به امروز خیال میکرد تنها دلبستگی اش در این دنیا هاوژین است؟

او هاوژین را دوست داشت...
شاید بخاطر اینکه یادگار این مرد بود!

ثمره عشقی که به آلپ‌ارسلان داشت

چشمانش را بست و خودش را به ارسلان سپرد

این مرد بلدش بود!

*

خسته بود
خسته اما آرام
دلش می‌خواست بعد از ماه ها چشم هایش را با خیالی آسوده ببندد اما نوازش انگشت های آلپ‌ارسلان میان موهایش اجازه نمی‌داد

انگار می‌ترسید بخوابد و همه چیز رویا باشد

سرش روی قفسه سینه ی آلپ‌ارسلان بود و صدای تپش های منظم قلبش را می‌توانست تشخیص دهد
13.0K views09:56
Aprire / Come
2024-01-13 12:56:39 #part1392

موهایش را چنگ زد و محکم کشید

ارسلان آخی گفت و بی آنکه سرش را بلند کند کمرش را چنگ زد

تشنه بود!
تشنه ی آرامش و اشتیاقی که به او داشت و تا به حال برای هیچ زن دیگری حس نکرده بود!

انگار فاصله حریصش کرده بود!

مثل ببری که روزها گرسنه اش نگه داشته بودند و حالا آهویی لذیذ روبرویش میرقصاندند!

دلارای نفس زنان با چشمان بسته لب زد

_ ارسلان...

ارسلان جوابش را نداد

دست هایش روی بدن دخترک می‌گشت و تلاش میکرد آسیبی با او نرساند

دلارای ملتمس نالید

_ ارسلان

سر آلپ‌ارسلان کمی بالا آمد

حال خیره دخترک بود که دلارای آرام زمزمه کرد

_ نکن

دستان آلپ‌ارسلان روی بدنش خشک شد اما دلارای با ناله ادامه داد

_ خودتو ... کنترل نکن
12.8K views09:56
Aprire / Come
2024-01-13 12:56:13 خواننده های عزیز توجه فرمایید

یک سوپرایز ویژه داریم برای عزیزانی که رمان های من رو دنبال میکنن

دلارای ماتیک مرگ ماهی


مرگ‌ماهی
هیولا برگشته تا انتقام بگیره!
طوفان ، یکی از قدرتمندترین اعضای مافیا برای انتقام دختر کم‌سن خسروشاهیا رو می‌دزده اما این یک انتقام معمولی نیست!
پس هشدار! اگر ناراحتی قلبی دارید از خوندنش اجتناب کنید
دخترک برای 59 روز طعم شکنجه و تجازهای روحی و جنسی رو میکشه که زمانی مادرِطوفان قربانیشون شده بود
ژانر مافیایی‌انتقامی ،عاشقانه ، صحنه‌دارخشن
(هزینه ورود به vip مبلغ 37 هزارتومان)


دلارای
دلارای ، تک دختر حاج فرهمند با دیدن آلپ‌ارسلان پسر دوست پدرش که به تازگی از دبی برگشته عاشقش میشه و بخاطر رسیدن بهش حاضر میشه خودش رو تسلیم این مرد کنه بی خبر از اینکه آلپ‌ارسلان ملک‌شاهان مرد دل سپردن به دختربچه‌ها نیست! حتی اگر دلارایِ 17 ساله اولین رابطه‌اش رو باهاش تجربه کنه و بخاطر این رابطه نامشروع از خانواده طرد بشه!
ژانر صحنه دار ، عاشقانه ، پسرخشن
(هزینه ورود به vip مبلغ 35 هزارتومان)


ماتیک
استاد دانشجویی، انتقامی ، صحنه‌دار
کسایی که استاد دانشجویی میپسندن ، این رمان کلکلی شروع میشه ولی با اشتباهی که لادن می‌کنه ساواش تبدیل میشه به مردی پر از خشونت و نفرت که برای انتقام دخترک رو اسیر خودش میکنه
ژانر استاددانشجویی ، کلکلی ، انتقامی
(هزینه ورود به vip مبلغ 29 هزارتومان)


هــــدیـــــه‌ویـــــژه
ما 31 هزارتومان تخفیف داریم :)
برای چه کسایی این تخفیف محشر لحاظ میشه؟
برای عزیزایی که میخوان هر سه تا رمان رو vip بخونن!
دوستانی که علاقه دارن در هر سه کانال vip عضو بشن با پرداخت فقط 69 هزارتومان میتونن رمان‌هارو داشته باشن
5892 1012 7165 5017
مریم هودانلویی
@baran_moslemii

کانالvip دلارای حدود 500پارت جلوتره
کانالvip ماتیک حدود 150پارت جلوتره
کانالvip ماهی تازه تأسیسه و یک‌ماه جلوتره
12.8K views09:56
Aprire / Come
2024-01-07 17:06:07 #part1391


_ چیکار کردی؟
چه طلسمی خوندی که هنوزم ترجیحت میدم به اون عروسکای باربی طبقه پایین؟

دلارای از پشت هاله ای اشک تماشایش کرد و او با لب هایش روی شانه های دخترک مهر زد

_ چه غلطی کردی که ازت متنفرم و باز سمتت کشش دارم؟

موهای کوتاه دخترک را با خشم مشت کرد اما نکشید

صورت دلارای درهم شد

_ من آلپ‌ارسلانم...
نباید اینطوری میشد
مثل موش از دستم در رفتی و زندگیمو به گوه کشیدی
باید پیدات میکردم و مثل همون موش دمتو میگرفتم و پرتت میکردم از زندگیم بیرون

دندان هایش را روی چانه دخترک کشید

انگار با تمام توان میخواست آسیب برساند اما دلش نمی آمد!

_ آلپ‌ارسلان آدم بخشیدن نبود
آدم شانس دوباره دادن نبود
آدم عذاب وجدان گرفتن و پشیمونی هم نبود!

گفت سرش را خم کرد

لب هایش را به قفسه سینه دخترک چسباند و آرام بوسید

بوسه هایش را تا شکمش ادامه داد و دخترک متوهم بود اگر خیال میکرد روی ترک هارا می بوسد؟

پارت های جلوتر دلارای
https://t.me/soklat/7423
12.6K viewsedited  14:06
Aprire / Come
2024-01-07 17:06:06 #part1390

_ فرق کردی...

قبلا هم گفته بود
روز قبل که او را در حمام دید

الان اما با جمله اش تمام حس های بد دنیا سمت دلارای سرازیر شد

_ آب زیر پوستت رفته

دستش را روی شکم دخترک سراند و زمزمه کرد

_ یکم پهلو آوردی
پوست شکمت ترک برداشته
صورتت لاغر شده

دلارای دندان روی هم سایید

نباید بغض میکرد

_ پس دست از سرم بردار
بگو یکی از دخترای دیگه بیاد
بلدی که!

آلپ ارسلان پوزخند زد

دستش را نوازش وار روی پهلوهای دخترک کشید و پچ زد

_ قبلش باید دهن باز کنی و زر بزنی خانم کوچولو

دلارای غمگین نگاهش کرد

اشتباه کرده بود
این مرد تغییر نمیکرد

تنها دنبال راهی برای شکستن دلش بود
12.7K views14:06
Aprire / Come
2024-01-03 09:20:46 #part1388

با فشار دست های ارسلان روی کاناپه دراز شد و آه کشید

سر ارسلان در گردنش فرو رفت و او موهایش را چنگ زد

صدایش می‌لرزید

_ بچه ... هاوژین بیداره

ارسلان توجهی نکرد

پوست گردنش را آرام گاز گرفت و با ناله ی بی طاقت او لب هایش کش آمد

دلارای نالید

_ ارسلان

کنار گوشش با صدایی خش دار پچ زد

_ خوابیده ... بیدار بود گریه می‌کرد
نمیدونی چه جغجغه‌‌ای زاییدی دخترحاجی؟

دلارای لب گزید تا دوباره بغض نکند

چرا این مرد امشب فرق داشت؟

چرا لحنش محبت آمیز بود؟

چرا شبیه به خانواده های واقعی شده بودند؟

به حرفش گوش داد!
لجبازی نکرد و زمانی که انگشت هایش قسمت انتهایی تیشرتش را گرفت و بالا کشیدش حرفی نزد

پارت های جلوتر دلارای
https://t.me/soklat/7419
13.0K viewsedited  06:20
Aprire / Come
2024-01-03 09:20:45 #part1387

ارسلان دستش را پشت گردن دخترک گذاشت و جلو کشیدش

اینبار لب های داغش به پوست شانه اش چسبید

دلارای چشمانش را بست و ناخواسته آه کشید

تمام روزهایی که بر او و هاوژین گذشته بود از مقابل چشمانش عبور کرد

تمام سختی ها
تنهایی ها
تمام اشک هایی که از بیچارگی ریخته بودند

نفهمید کی صورتش خیس شد ، تنها زمانی به خودش آمد که لب های ارسلان اینبار روی اشک هایش فرود می آمد

با خشونت کنار گوشش دستور داد

_ نکن

دلارای مثل بچه ها بینی اش را بالا کشید و او دوباره تشر زد

_ گریه نکن

با خشونت پشت دستش را روی گونه های خیس دلارای کشید و آرام عقب هلش داد

دلارای دهان باز کرد تا حرفی بزند که با حلقه شدن دستان ارسلان دور کمرش و گرمای لب هایش سکوت کرد

ناخودآگاه عقب عقب رفت تا زمانی که پایش به کاناپه برخورد کرد
12.8K views06:20
Aprire / Come
2023-12-29 21:45:51 خواننده های عزیز توجه فرمایید

یک سوپرایز ویژه داریم برای عزیزانی که رمان های من رو دنبال میکنن

دلارای ماتیک مرگ ماهی


مرگ‌ماهی
هیولا برگشته تا انتقام بگیره!
طوفان ، یکی از قدرتمندترین اعضای مافیا برای انتقام دختر کم‌سن خسروشاهیا رو می‌دزده اما این یک انتقام معمولی نیست!
پس هشدار! اگر ناراحتی قلبی دارید از خوندنش اجتناب کنید
دخترک برای 59 روز طعم شکنجه و تجازهای روحی و جنسی رو میکشه که زمانی مادرِطوفان قربانیشون شده بود
ژانر مافیایی‌انتقامی ،عاشقانه ، صحنه‌دارخشن
(هزینه ورود به vip مبلغ 37 هزارتومان)


دلارای
دلارای ، تک دختر حاج فرهمند با دیدن آلپ‌ارسلان پسر دوست پدرش که به تازگی از دبی برگشته عاشقش میشه و بخاطر رسیدن بهش حاضر میشه خودش رو تسلیم این مرد کنه بی خبر از اینکه آلپ‌ارسلان ملک‌شاهان مرد دل سپردن به دختربچه‌ها نیست! حتی اگر دلارایِ 17 ساله اولین رابطه‌اش رو باهاش تجربه کنه و بخاطر این رابطه نامشروع از خانواده طرد بشه!
ژانر صحنه دار ، عاشقانه ، پسرخشن
(هزینه ورود به vip مبلغ 35 هزارتومان)


ماتیک
استاد دانشجویی، انتقامی ، صحنه‌دار
کسایی که استاد دانشجویی میپسندن ، این رمان کلکلی شروع میشه ولی با اشتباهی که لادن می‌کنه ساواش تبدیل میشه به مردی پر از خشونت و نفرت که برای انتقام دخترک رو اسیر خودش میکنه
ژانر استاددانشجویی ، کلکلی ، انتقامی
(هزینه ورود به vip مبلغ 29 هزارتومان)


هــــدیـــــه‌ویـــــژه
ما 31 هزارتومان تخفیف داریم :)
برای چه کسایی این تخفیف محشر لحاظ میشه؟
برای عزیزایی که میخوان هر سه تا رمان رو vip بخونن!
دوستانی که علاقه دارن در هر سه کانال vip عضو بشن با پرداخت فقط 69 هزارتومان میتونن رمان‌هارو داشته باشن
5892 1012 7165 5017
مریم هودانلویی
@baran_moslemii

کانالvip دلارای حدود 500پارت جلوتره
کانالvip ماتیک حدود 150پارت جلوتره
کانالvip ماهی تازه تأسیسه و یک‌ماه جلوتره
12.6K views18:45
Aprire / Come