Get Mystery Box with random crypto!

مدرسه مطالعات بینا‌رشته‌ای هنر

Logo del canale telegramma art_school_interdisciplinary - مدرسه مطالعات بینا‌رشته‌ای هنر م
Logo del canale telegramma art_school_interdisciplinary - مدرسه مطالعات بینا‌رشته‌ای هنر
Indirizzo del canale: @art_school_interdisciplinary
Categorie: Uncategorized
Lingua: Italiano
Abbonati: 716

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


Gli ultimi messaggi

2023-05-26 20:04:47 هنرِ اروپای مسیحی از نگاره‌های باستانیِ ایرانی و زرتشتی برای به نمایش گذاشتنِ نمایه‌های زایش ستایشِ مغان، که در آن مردانِ فرزانه یا سه پادشاه معمولاً با جامه‌ی سراسر ایرانی نمایش داده می‌شوند، که یک کلاهِ آویزان(=کلاهِ فریگی)، کت شلوارِ اشکانی و خرقه و یک دیادم.¹ ریشه‌شناسیِ واژه‌ی magi، که از واژه‌ی یونانیِ magos(جمع magoi)گرفته شده به magu ایرانیِ باستان برمی‌گردد، به معنای یک آسرون(=روحانی)به‌گونه‌ی فراگیر و موبدِ زرتشتی به‌گونه‌ی ویژه. واژه‌ی magush بر روی گل‌نبشته‌های تخت‌جمشید در دوره‌ی داریوشِ بزرگ(۵۲۲_۴۸۶ پیش از زایش)آمده است که آسرونانِ پارسی-هم زرتشتی و نازرتشتی-برای آیین‌های دینی جیره دریافت می‌کردند. همچنین در رونوشتِ پارسیِ باستانِ سنگ‌نبشته‌ی بیستون به تاریخِ ۵۱۹ پیش از زایش، در آن شاهنشاهِ پارسی از یک مرد، یک مغ[magush]، گئوماتا نامی،² یاد می‌کند. هرودوت³ در میانه‌ی سده‌ی پنجم پیش از زایش می‌نگارد که مغان، که او آنان را به‌عنوانِ مادها یاد می‌کند، می‌بایست در آیین‌های قربانی حضور می‌داشتند، و این‌که بنابر آیینِ مغان، پارسیان پیکرِ مردگانش را خاکسپاری نمی‌کردند، بلکه آن‌ها را جلوی پرندگان یا سگ‌ها می‌گذاشتند. گزنوفون⁴، که در سده‌ی پنجم پیش از زایش یک‌سره با پارسیان پیوند داشت، مغان همچون بلندپایگان برای همه‌ی کارهای دینی یاد می‌کند.

سه مردِ فرزانه در دو پرده‌ی گوناگون بر روی یک تابوتِ کهنه‌ای میناکاری شده با شکوه از لیموژ در فرانسه، نزدیکِ ۱۲۵۰ میلادی، در موزه‌ی بریتانیا(نگاره‌ی ۱۱)نشان داده شده‌اند. در یادداشتِ بالا مغان یا سه پادشاه سوار بر اسب به دنبالِ نخستین پادشاهی هستند که با انگشتِ اشاره‌ی سمتِ راستِ خود به سوی ستاره‌ای در سمتِ چپِ خودش اشاره می‌کند. نمایه‌ی زیر آنان را در انجامِ پیشکش نمودنِ ارمغان‌های خود به عیسای نوزاد و مادرش دوشیزه مریم نشان می‌دهد. در هر دو نمایه، مغان کت و شلوارِ تمام اشکانی را می‌پوشند. در نمایه‌ی زادروزِ مسیح، نخستین کس که زانو زده است هر دو دستش را پوشانده است. این در جهانِ باستان نشانه‌ی پارسایی و گرامی‌داشتن از جمله ایرانِ باستان بود. این کار در سنت‌های ایرانی و زرتشتی رایج است، جایی که دست‌های نمایان نباید در پیشگاهِ شخصی بلندپایه‌تر یا یک پادشاه دیده شود، و تا به امروز پوشاندنِ دست‌های موبدان در برخی آیین‌های دینی رواج دارد.⁵

یادداشت‌ها:
1. Alan V. Williams, ‘Zoroastrianism and Christianity’, in Pheroza J. Godrej and Firoza Punthakey Mistree(eds), A Zoroastrian Tapestry. Art, Religion and Culture(Ahmedabad, 2002), P. 210, 216, figs 1, 5; Ursula Sims-Williams, ‘The JudaeoChristian World’, in S. Stewart (ed.), The Everlasting Flame: Zoroastrianism in History and Imagination (London and New York, 2013), P. 106, fig. 48.
2. Roland G. Kent, Old Persian Grammar, Texts, Lexicon(New Haven, 1953), DB 117, 120, line 36; Shahrokh Razmjou. ‘Religion and burial customs’, in Curtis and Tallis, Forgotten Empire, P. 151_152.
3. Herodotus, Histories, I, 131_132, 140.
4. Xenophon, Cyropaedia 8.3.11.
5. See Pheroza J. Godrej and Firoza Punthakey Mistree, ‘Parsis of Western India. A panorama’, in Pheroza J. Godrej and Firoza Punthakey Mistree(eds), A Zoroastrian Tapestry: Art, Religion and Culture(Ahmedabad, 2002), P. 684_685, fig. 1; J. J. Modi, The Religious Ceremonies and Customs of the Parsees(Bombay, 1995), P. 218, 221.

بن‌مایه:
The Zoroastrian Flame: Exploring Religion, History and Tradition, Editors:
Sarah Stewart, Alan Williams, Almut Hintze, Bloomsbury Publishing, 2016, P. 188_189
@atorabanorg
136 viewsKamran Paknejad, 17:04
Aprire / Come
2023-05-26 20:04:47
125 viewsKamran Paknejad, 17:04
Aprire / Come
2023-05-26 20:04:47
نگاره‌ی ۱۱
#اشکانی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
@atorabanorg
123 viewsKamran Paknejad, 17:04
Aprire / Come
2023-05-10 12:49:26 http://www.imna.ir/news/660327/

گزارش نشست در موزه هنرهای معاصر

در رونمایی کتاب «تکاپوی معنا» مطرح شد:
جریان داشتن معماگونگی،رازوارگی و سرگونگی در آثار «مهدی سحابی»

@socia_semiotics
105 viewsKamran Paknejad, 09:49
Aprire / Come
2023-05-10 12:49:26
@social_semiotics
96 viewsKamran Paknejad, 09:49
Aprire / Come
2023-04-28 12:54:30نوروساینس و هنر (۹)
جذابیت ریتم در هنر و معماری

کامران پاک‌نژاد

الگوهای دیداری تکرارشونده جزئی جدایی ناپذیر از بسیاری سبک های هنری است. تکرار طرح های هندسی بر روی قالی ایرانی، تکرار نقوش اسلیمی و ختایی در تزئینات معماری و هنرهای سنتی مانند تذهیب و گره چینی در معرق کاری که همگی حامل مفاهیم نمادین و دلالت های ضمنی بسیاری هستند جملگی جلوه های چشم نوازی از ریتم های دیداری هستند. در هنر مقدس ریتم دیداری را برابرنهاد ذکر و تسبیح می دانند اما فارغ از این جنبه نمادین دلیل جذابیت ریتم های دیداری در هنر و معماری چیست؟ 
راز این جذابیت به مفهوم "نظم" و اهمیت آن برای مغز انسان باز می گردد. الگوهای دیداری تکرارشونده در واقع جلوه ای از الگوهایی منظم هستند که مغز ما دوستدار آن است، اما چرا؟
پاسخ در "پیش‌بینی پذیر" بودن الگوهای منظم است (Ramachandran,2011)، مغز و سیستم بینایی ما همواره در حال سنجش محیط پیرامون و شناسایی فرصت ها و تهدیدهای بالقوه برای بقای ماست، بدیهی است در این راستا پیش‌بینی پذیر بودن رفتار محیطی عاملی خوشایند از سوی سیستم پاداش ارزیابی شود. از سویی پردازش الگوهای منظم دیداریِ قابل پیش‌بینی برای سیستم بینایی ما آسان‌تر و برای مغز مقتصد ما توام با صرفه جویی در مصرف انرژی و در نتیجه خوشایندتر است (Ramachandran,2011).
اما با این وجود بسیاری از هنرمندان برای جلوگیری از یکنواختی دیداری در فواصل معینی ریتم های دیداری را شکسته و ریتمی جدید ایجاد می کنند مانند ردیف اسلیمی هایی که توسط یک گل ختایی از هم جدا شده و ریتمی جدید را آغاز می کنند و یا ایوان بلندی که توالی تکرارشونده رواق ها در معماری ایرانی را شکسته و ریتم دیداری را از کمند یکنواختی می رهاند. جذابیت این شکست و تغییر در ریتم دیداری نیز به این پدیده باز می گردد که اساسا فرآیند "حل مساله" برای مغز انسان فرآیندی خوشایند بوده و الگوهای دیداری در اغلب موارد با تکرار بیش از اندازه در صورت عدم تغییر جذابیت خود را از دست خواهند داد.
یکی از عناصر بسیار کاربردی در معماری ایرانی که در عین حال نظم دیداری پیچیده تری را در خود مستتر دارد بحث "پیمون" است. پیمون مقیاسی برای سازماندهی ابعاد در مبحث "نیارش" معماری ایرانی است. به طور مثال ما مقایس درهای با تزئینات ارسی سازی در معماری خانه های سنتی ایرانی را داریم که بر مبنای آن فضای اتاق های به سه دری و پنج دری تقسیم می شود.
پیمون (یا سیستم مدولار در معماری) را می توان در سایر سنت های معماری نیز یافت مانند واحد "کِن: در معماری سنتی ژاپنی. واحد کن به حصیرهایی با ابعاد مشخص گفته می شود با نام تاتامی که کف منازل سنتی ژاپنی را مفروش می‌کرد و عملا تعداد متفاوت آن مقیاسی برای ابعاد فضاهای داخلی بود. چنین واحدهای تناسبی را می توان در سایر سنت های معماری نیز یافت مانند نسبت طلایی در معماری یونان باستان.
نکته جالب سیستم مدولار در سنت های معماری "در هم آمیختگی ریتم یا نظم دیداری با عدم یکنواختی دیداری است" که جلوه های بی‌نظیر و چشم نوازی را از معماری اصیل برای سیستم بینایی انسان پدید می آورد.

@neurobiology_of_art
217 viewsKamran Paknejad, 09:54
Aprire / Come
2023-04-11 17:43:04 ترجمه اشتباه یک لغت و تاثیر آن بر مجسمه حضرت موسی اثر میکل آنژ

بی‌گمان از گذشته‌های دور تا به امروز کشیدن نقاشی و ساخت تمثال از شخصیت‌های کتاب مقدس امری مرسوم بوده است. تمثال داوود نبی، حضرت عیسی، مریم مقدس و... در این میان حضرت موسی نیز از این رسم بی‌بهره نمانده است.
یکی از مجسمه‌های معروف حضرت موسی ساخته‌ٔ "میکل‌آنژ" در سال‌های ۱۵۱۳ تا ۱۵۱۵ میلادی می‌باشد. جنس این مجسمه از مرمر است و در کلیسای «سن‌ پیترو» در شهر تاریخی رم قرار دارد.
نکته مهم و قابل ذکر در مورد این مجسمه و برخی دیگر از تمثال‌های مربوط به حضرت موسی وجود دو شاخ بر روی سر ایشان است!
علت این امر بنا به گفته محققین، ترجمه اشتباه کتاب مقدس از عبری به زبان لاتین در ترجمه #ولگات است. در این کتاب، مترجم وقتی به آیه ۲۹، باب ۳۴ از کتاب خروج رسید که گفته بود:
«وقتی موسی با دو لوح سنگی از کوه سینا فرود آمد، شعاع‌های نور از چهرۀ موسی قابل مشاهده بود...»
از کلمه عبری که دارای دو معنا بود، «شعاع» و «شاخ»، به اشتباه معنای شاخ را برداشت کرد! چرا که مترجم مسیحی ولگات (جروم) گمان می‌کرد جز مسیح کسی هاله‌ٔ نور در اطراف سرش نداشته است؛ لذا آن آیه را به لاتین اشتباه ترجمه کرد و همین ترجمه نادرست بر هنر دوره رنسانس موثر افتاد.
منبع: #اندیشکده_مطالعات_یهود

@linguiran
286 viewsKamran Paknejad, 14:43
Aprire / Come
2023-04-07 11:36:17 حتمن در این چند روز درباره نقش برجسته مکشوفه در رسانه‌ها دیده و شنیده‌اید. تصمیم گرفتم براساس اطلاعات منتشر شده درباره آن، بخشی از اثر را به صورت سه بعدی نمایش دهم با این پیام که « هر اثری که خارج از بافت فرهنگی خودش به دست آید، بیشتر ارزش‌های مطالعاتیش را از دست می‌دهد». پس بنابراین این اثر چه اصل باشد، چه تقلبی تا زمانی که بافت اصلی آن شناسایی نشود، کمترین ارزش را به لحاظ باستان‌شناختی خواهد داشت و بی‌تردید تمام عوامل دست اندکار این ماجرا خیانتکار به میراث و هویت این سرزمین هستند. هیچ‌کس منکر آن نیست که بسیاری از آثار باستان‌شناختی در ایران هنوز کشف نشده یا مورد پژوهش دقیق قرار نگرفته‌اند اما این دلیلی بر طمع‌ورزی نیست، هر کدام از این آثار بازهم فرصت دارند که به عنوان نمادی از هویت این سرزمین معرفی شوند، اگر این اثر اصل باشد و به بهانه قاچاق از بافت اصلی خارج شده تا فروخته شود، یک خیانت بزرگ خواهد بود و نهایت اینکه در موزه‌‌ای به عنوان اثر قاچاق ( مانند بچه مظلوم سر راهی که از تمام مزایای دولتی و تحصیل محروم بماند) خواهد بود. امیدوارم این فیلم با هدف رساندن پیامش به عنوان یک درس، هر چه بیشتر دیده شود.

@Mrrokni
283 viewsAbbas Namjoo, 08:36
Aprire / Come
2023-04-03 17:53:46 زیبایی شناسی و غیاب اضطرار

کتاب حاضر با محوریت اضطراری که مشخصه ی قرن بیست و یکم است، زیبایی شناسی جدیدی را پیش می کشد.
سانتیاگو زابالا از تمایزگذاری مارتین هایدگر میان آن آثار هنری که ما را از اضطرار می‌رهانند و آن هایی که ما را به سویش می برند، بهره می گیرد.
آثار دسته ی نخست ابراز سیاست فرهنگی و حافظ وضع موجودند و اضطرارها را پنهان می کنند؛ و آثار دسته‌ی دوم رویدادهایی مختل کننده اند که ما را به سوی اضطرارها می رانند. نویسنده با تاکید بر دیدگاه های آرتور دانتو، ژاک رانسیر و جیانی واتیمو که زیبایی‌شناسی را بیش‌تر پذیرای هنر معاصر کرده اند، معتقد است آثار هنری صرفا وسیله‌ی تعالی بخشی به مصرف گرایی یا تعمق در زیبایی نیستند، بلکه آغازگاهی برای تغییر جهان اند. هنرمندان رادیکال آثاری می‌آفرینند که مداخله‌ی فعالانه در بحران های جاری را آشکار و ایجاب می‌کنند.
زابالا با تفسیر آثاری که هدف‌شان راندن ما به سوی اضطرارهای غایب است، نشان می‌دهد که قابلیت هنر برای خلق واقعیت‌های تازه اهمیتی بنیادین در سیاست دموکراسی رادیکال، در وضعیت اضطرار کنونی دارد. ما به راهی برای مختل کردن نظم موجود نیاز داریم که جای تقویت وضع موجود، به کنش دموکراتیک رادیکال نیرو بخشد. نویسنده در این کتاب برانگیزاننده می‌گوید در عصری که بزرگترین اضطرار همان غیاب اضطرار است، تنها ظرفیت هنر معاصر برای دگرگون کردن واقعیت می‌تواند نجات‌مان دهد.

@Bookcitycc
302 viewsKamran Paknejad, 14:53
Aprire / Come
2023-04-03 17:53:46
نشر بان منتشرکرد
@Bookcitycc
206 viewsKamran Paknejad, 14:53
Aprire / Come