تصور کن 23 ساله باشی و پنجشنبه صبح بیدارت کنن، روزی که توی هفت | ابله
تصور کن 23 ساله باشی و پنجشنبه صبح بیدارت کنن، روزی که توی هفته عاشقشی چون مدرسه و دانشگاهت ، سرکارت تعطیل بودن و میتونستی خوب بخوابی. صبح همون روز بیدارت میکنن تا تنهایی ببرنت پای چوبهی دار. هوا سرده و تو داری به این فکر میکنی که مردنت چه بلایی سر خانوادهت میاره. طناب رو میندازن دور گردنت و چهارپایه رو هل میدن. صدات رو خفه میکنن و پنجشنبه صبح میخوابی... تا ابد.