به چشمای خواب رفته و پلکای آرومش خیره موند و با دلش نجوا کرد «داری چه میکنی با من...»
جیمین آهسته پلک باز کرد و جونگ‌کوک نگاه میون دوتا تیره ی چشماش چرخوند.
_نخوابیدی؟
_دارم چیکارت میکنم؟
_پس بلند گفتمش.
_بلند فکر کردی. بر خلاف همیشه و سکوتت... شایدم من زیاد تشنه و گوش به زنگ شنیدن درونتم.
_داشتم به جوابِ سوال عشق چیه فکر میکردم. که یادم نیست کجا شنیدمش...
_چیه؟
_اولش سه دقیقه بهش فکر میکنی و سه ساعت فراموشش میکنی. میگذره روزا، نقش میبنده تو وجودت و بهش انس میگیری. به خودت میای میبینی سه ساعت بهش فکر میکنی و فقط سه دقیقه فراموشش میکنی...
⁞کاپل اصلی: کوکمین
⁞ژانر: درام،معمایی،عاشقانه،
جنایی،دارک، اسمات
https://t.me/hanovell
https://t.me/hanovell
https://t.me/hanovell
