2023-05-11 11:20:06آه که اگر فقط این دوری اجباری از تو نبود، اگر فقط تو را در کنار خود داشتم، میتوانستم بگویم که آرامترین، شادترین و امیدوارترین روزهای عمرم را میگذرانم...
2023-05-11 11:15:38تو آخرین سرزمینی باقیمانده در جغرافیای آزادی... تو آخرین وطنی هستی که از ترس و گرسنگی ایمنم میکند... تو واپسین خوشه و واپسین ماه واپسین کبوتر، واپسین ابر... تو واپسین شکوفهای هستی که بوییدهام و واپسین کتابی که خواندهام... آخرین واژهای که نوشتهام...
2023-05-08 13:03:21بگذار برایت چای بریزم... امروز به شکل غریبی خوبی. صدایت نقشی زیباست بر جامهای مغربی و گلوبندت چون کودکی بازی میکند زیر آینهها… و جرعهای آب از لب گلدان مینوشد بگذار برایت چای بیاورم، راستی گفتم که دوستت دارم؟ گفتم که از آمدنت چقدر خوشحالم؟ حضورت شادیبخش است مثل حضور شعر و حضور قایقها و خاطرات دور...